۱۲ تجربه از ۱۲ کارآفرین موفق

تجربه کارآفرینان خارجی

مسیر کاری هر کارآفرین متحمل بسیاری سختی ها ، ناهمواری ها و خلاقیت برای شروع یک ایده و پیشرفت روزانه است .

یادگیری در مورد نحوه راه اندازی یک کار ، درس های ارزشمندی را به صاحبان مشاغل آموخته است . از ۱۲ کارآفرین و متخصص موفق در حوزه کسب و کار درخواست کردیم درس های استارت آپی و داستان کشمکش ها ، یادگیری ها و موفقیت هایشان را با ما در میان بگذارند . این موقعیت به شما کمک می کند تا از کارآفرینان موفق بیاموزید با ما همراه باشید .

تجربه کارآفرین اول : اگر پشتکار داشته باشید ، هر چیزی امکان پذیر است .

تسلیم نشوید . وارد گود شوید و بر روی آن پافشاری کنید . پیش نیاز آن ، داشتن چیزی است که به آن حس و علاقه دارید ، نیرویی که در روزهای سخت و تاریک به کمک شما بیاید- این مأموریت همان چیزی است که شما را حفظ خواهد کرد.

بهتر است هر روز صبح با هیجان و انگیزه سرکار روید و حس کسی را داشته باشید که در پایان روز ، در زندگی یک نفرتفاوتی ایجاد کرده است  . زمانی که این احساسات را داشته باشید ، آن شغل معنی و مفهوم دیگری برای شما پیدا می کند . علاوه بر این، آماده هرگونه رخدادی باشید : برنامه ریزی برای رسیدن به موفقیت و انتخاب تیمی مناسب را در برنامه کاری خود قرار دهید  .

تجربه کارآفرین دوم : موضوع و راه حل مناسب پیدا کنید .

اگر راه حل عالی پیدا کنید و آن را به افرادی مناسب بفروشید ، ممکن است از این راه کسب درآمد کنید . اگر ایده کسب و کارتان ارزشی برای افراد نداشته باشد ، مدت زیادی دوام نخواهد آورد .

کارآفرینی به معنای زندگی با انگیزه روزانه است . بازخورد افراد در مورد محصول تان ، به شما انرژی می دهد و به هر آنچه تولید می کنید معنای بیشتری می دهد .  

گاهی اوقات از انتخاب های اشتباه خود پشیمان می شوید ، اما باید از درس هایی که این تصمیمات به شما آموخته اند ، استفاده کنید .

بازاریابی ، ملاقات با افراد جدید و مشاوران زبده، همه اینها می توانند مهر تائیدی برای ایده کسب و کار شما باشند .گاهی اوقات مشاوره آنها برای شما کارساز است و گاهی اوقات هم اینطور نیست . بیاموزید هر آنچه را که می شنوید فیلتر کنید و آن چیزی را که فکر میکنید درست است ، حفظ کنید .

تجربه کارآفرین سوم : چهار مهارت و اصل مهم را بیاموزید.

برای اینکه کارآفرین موفقی باشید ، می بایست مسلح به این مهارت ها باشید :

صبر : تنها صبر و تحمل در طول این دوران سخت ، لازمه رسیدن به روزهای خوب است .

ابتکار : زمانی که همه کارها خوب پیش می رود ولی ناگهان با مشکلی بزرگ روبرو می شوید ، می بایست خیلی سریع انحرافات مسیر را شناسایی کرده و برای رهایی از این موقعیت تصمیمی سریع اتخاذ کنید .

اعتماد به نفس : گاهی اوقات در موقعیت های بدی گیر می افتید که چاره ای جز تسلیم شدن ندارید . اعتماد به نفس تان در این روزها به دادتان می رسد وفاداری : کسب و کارتان هر آنچه که باشد اگرصادقانه به مشتریان و کارمندانتان وفادار نباشید ، خیلی دوام نمی آورید .

تجربه کارآفرین چهارم : همه چیز به افراد برمی گردد .

یکی از مهم ترین دغدغه های هر سازمانی ، تشکیل تیم است . زمانی که سازمانی برای تسریع پروژه های خود تصمیم به تشکیل گروه می گیرد، ناخودآگاه حس اعتماد ، قدرت و تقویت فرهنگ بین اعضای تیم شکل می گیرد . تصور غلطی که در سازمان ها درخصوص تشکیل تیم بسیار رایج است این است که تشکیل گروه کاری بیهوده و غیر کاربردی است و هیچ گاه بین اعضای گروه صداقت حکم فرما نیست.درست کردن غذایی مختصر ، کار ساده ای است ولی ممکن است خیلی زمانبر باشد بنابراین انتظار نمی رود کار پیچیده ای مانند تشکیل گروه به سادگی و در کوتاه ترین زمان انجام شود .

تجربه کارآفرین پنجم : قبل از اینکه شروع به کار کنید ، سوالات اساسی را مطرح کنید .

بسیاری از استارت آپ ها در مورد میزان تقاضای محصول یا خدمات خود در آینده اغراق میکنند . بنابراین مهم ترین سوالاتی که پرسیده می شود اینها هستند :

-قابلیت بازار شما چقدر است ؟

-رقبای شما چه کسانی هستند و آیا محصولات یا خدمات مشابه شما را دارند ؟

-روی کدام قسمت کسب و کارشان می توانید بیشتر کار کنید و آن را گسترش دهید ؟

-نظر دوستان و خانواده تان را بپرسید ، نظرسنجی کنید و جلسات گروهی برگزار کنید تا از برخی نظرات قابل اعتماد در مورد چگونگی استقبال از محصول یا خدمات مطلع شوید .

تجربه کارآفرین ششم : رویکرد گام به گام داشته باشید

انتظار نداشته باشید در روز شروع استارت آپ به نتیجه نهایی برسید . به تکامل تدریجی بیش از پیشرفت یک شبه فکر کنید.

در روزهای اول راه اندازی استارت آپ به اشتباه فکر می کردیم که تا انتهای مسیر را می دانیم . از اقدامات مورد نیاز و کل مسیر کاربرآگاهیم.در صورتی که این روش نتیجه ای در بر نداشت جز کلی وقت تلف شده ، پروژه های پیچیده ناتمامی که اجرای آنها به تاخیر افتاده بود و همچنین انتشار پروژه هایی که دچار اشکالاتی بودند .مزیت رویکرد گام به گام این است که براساس بازخورد مشتری و آمار فروش ، دائما نیازهای خود را به روز می کنیم و آن را هدف اصلی تولید قرار می دهیم .  

تجربه کارآفرین هفتم : هشتاد درصد کسب و کار را فروش تشکیل  می دهد .

فروش ، بهترین نشانه است و بیانگر این است که کسب و کار شما در حال ارتباط برقرار کردن با مشتری است و نیاز واقعی را برآورده می کند .  من کارآفرینی هستم که ترجیح میدهم زمانم را صرف طراحی و ساخت محصولات و ویژگی های جدید کنم. گرچه این کار نیاز به کمی زحمت برای استقرار و توضیح کسب و کار، متقاعد کردن بازار هدف ، امتحان کردن آن و در نهایت تصمیم به خرید دارد .

این بدان معناست که مهم ترین نقش یک کارآفرین ، صحبت با مشتریان به صورت تلفنی ، حضوری ، ایمیل یا پیام دادن  است .آماده باشید که بیشتر وقت خود را در حالت فروش باشید . در یکی از کسب و کارهای قبلی ام ، سعی کردیم نیروی فروش باتجربه استخدام کنیم و حتی همزمان سعی کردیم عملکرد فروش را برون سپاری کنیم .

این کار تا زمانی ادامه داشت که خودم فروش ها را به عهده گرفتم و هر روز زمان زیادی را به برقراری تماس های فروش می گذراندم و واقعا اینجا بود که متوجه شدیم در فکر مشتری ها چه می گذرد و چه چیزهایی نیاز به تغییر دارد .

فروش واقعا بازخورد نهایی از بازار است و خیلی زود می توانید این بازخورد را دریافت کنید ، خیلی زود می توانید تغییراتی را در کسب و کار، محصول یا پیام هایتان ایجاد کنید . این را از من بپذیرید که اگر قادر به فروش نباشید ، یک جای کار دچار اشکال است و نیازمند تغییر می باشد تجربه کارآفرین هشتم : تعیین کنید که آیا کسب و کار شما مقیاس پذیر است یا خیر؟

معمولا اصطلاحات رشد و مقیاس پذیری هم زمان یا حتی بجای یکدیگر به کار می روند اما تفاوت بزرگی بین رشد و مقیاس پذیری وجود دارد . رشد به معنای گسترش کسب و کار با افزایش استفاده از منابع است .به این معنا که درآمدها و هزینه های شرکت با سرعتی بسیار مشابه افزایش پیدا کنند در حالی که مقیاس پذیری  به معنای گسترش کسب و کار بدون استفاده از منابع اضافی است . به این معنا که برای کسب درآمد بالاتر ، هزینه های بیشتری متحمل نمی شوید ..اگرتاکنون به مقیاس پذیری فکر کرده اید ، اولین کاری که باید انجام دهید این است که بدانید آیا مدل کسب و کار شما قابلیت آن را دارد یا خیر ؟

تجربه کارآفرین نهم : از ایدئولوژی بهبود مستمر الهام بگیرید.

ایدئولوژی بهبود مستمرتوسط شرکت خودروسازی (تویوتا )اختراع شد که معتقد است هر چیزی امکان پذیر و قابل بهبود است .

هر روزه با تخصیص کمی وقت برای رسیدن به پیشرفت  ، هر کارآفرینی می تواند پیشرفت و موفقیت باور نکردنی را بدست آورد . اگر هرشخصی  توانایی گسترش این ایدئولوژی را در فرهنگ شرکت  خود داشته باشد ، می تواند قوی تر عمل کند .

تجربه کارآفرین دهم : موفقیت از طریق استفاده کردن از فرصت ها به دست می آید نه ایده ها .

ایده های استارت آپی بسیاری وجود دارد اما کارآفرینان جدید ، موفقیت را از دل فرصت هایی بیرون می کشند که از مزیت ویژه ای برخوردار است .

 مهم تر از همه،کارآفرینان به مشتری نیاز دارند . تا زمانی که درحال ساخت و برنامه ریزی باشند ، فقط صاحب یک ایده هستند. ؛ اما به محض اینکه کسی پیدا شود و برای محصولشان هزینه پرداخت کند ، آن موقع است که می شود گفت صاحب یک استارت آپ هستند .

تجربه کارآفرین یازدهم : ممکن است همیشه برای انجام کاری آمادگی کامل نداشته باشید.

از خودتان بپرسید ، اگر من این کار را نکنم ، پس چه کسی مسئول آن است ؟ اگر الان انجام ندهم پس کی آن را انجام دهم ؟ گاهی اوقات ما نیاز داریم به خودمان زمان دهیم و زمان همیشه در لحظه حال است . یکی از بزرگترین درس هایی که من از کسب وکار آموختم این بود که هرگز قرار نیست مرحله ای وجود داشته باشد که بیانگر آمادگی کامل شرکت برای شروع باشد، مگر اینکه یک دفعه اتفاق بیفتد .

و زمانی که با مشکلاتی روبرو می شویم ، بهتر است آرامش خود را حفظ کنیم ، از بهترین روش ها بیاموزیم و در کوتاه ترین زمان راه حلی عملی پیدا کرده و شروع به آزمایش کنیم . تا زمانی که روشی را تست نکنید ، نمی دانید کدام یک مناسب تر است و گاهی اوقات این کار کمی آشفته و ترسناک است اما این بخش بزرگی از سرگرمی سفر کارآفرینی است .

تجربه کارآفرین دوازدهم : از کاری که انجام می دهید لذت ببرید .

بعضی افراد آنچنان غرق سیاه و سفید موفقیت و شکست می شوند که فراموش می کنند از کاری که انجام می دهند لذت ببرند .  

موفقیت و شکست را فراموش کنید ، مکان راحتی را بیابید و سخت تلاش کنید. شکست ، بدترین دشمن شما نیست . ترس از شکست است که دشمن شماست .

نویسنده : ایشان پانچولی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!