با حداقل ها هم می توان کار کرد

سیده فاطمه مقیمی

گفت‌وگو با «سیده فاطمه مقیمی» درباره کارآفرینی زنان در ایران

مرجان خسروی / «سیده فاطمه مقیمی» را یک زن قدرتمند ایرانی معرفی می‌کنند؛ او اولین زن ایرانی است که مجوز شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی دریافت کرده و اولین زن ایرانی است که پس از انقلاب، گواهی‌نامه رانندگی پایه‌یک گرفته. عضو هیأت‌رئیسه اتاق بازرگانی تهران، رئیس هیأت‌مدیره کانون زنان بازرگان ایران، کارآفرین برتر جهان اسلام به انتخاب بانک توسعه اسلامی، تنها بخشی از عنوان‌های وی به‌شمار می‌آید؛ عنوان‌هایی که وقتی از آن‌ها نام برده می‌شود، سخت‌کوشی‌های او به چشم می‌آید. این بانوی افتخارآفرین، همچنان در سن ۶۱سالگی جدیت و تلاش خود را برای داشتن مسئولیت‌های بزرگ حفظ کرده و به‌طور خستگی‌ناپذیری راهش را ادامه می‌دهد. خواندن زندگی شخصی فاطمه مقیمی از دوران کودکی تا زمانی که تصمیم می‌ گیرد شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی را راه‌اندازی کند، بسیار جذاب است. قدم گذاشتن در مسیری که به قول خودش هیچ الگویی در آن نبود و او فردی شد که راه را برای زنان جوان باز کرد تا به حقوق‌شان در اقتصاد جامعه برسند. ما روبه‌روی او نشستیم تا از حوزه کسب‌وکار و کارآفرینی زنان برایمان بگوید و راه و چاه موفقیت را نشان‌مان دهد.

وضعیت زنان در حوزه کسب‌وکار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما ابتدا باید یک تقسیم‌بندی کلی داشته باشیم. اول حوزه درآمد زنان است که نباید زنان را فقط برای کسب درآمد و توسعه درآمد ببینیم. دوم، حوزه کسب‌وکار و کارآفرینی است که باید از هم جدا کرد. سوم، بحث ثروت‌اندوزی و ثروت‌آفرینی در کسب‌وکار است که با هم تفاوت دارد. یعنی کسب‌وکارهایی هستند که فقط به نیازهای روزانه فردی پاسخ می‌دهند؛ از سوی دیگر، کسب‌وکارهایی وجود دارند که درآمدی بیش از نیاز، نصیب افراد می‌کنند. چهارم، میزان سرمایه اولیه است و هر کسب‌وکاری به میزان سرمایه اولیه بستگی دارد. سرمایه اولیه مالی باشد یا تجربی، فرقی نمی‌کند، بازخورد برگشت میزان درآمد به‌دست‌آمده، ارزش سرمایه‌گذاری را مشخص می‌کند.
بنابراین، آنچه را که باید تقسیم‌بندی کرد، مسأله زنان و درآمدزایی است و مسأله الگوهای نوآوری، کارآفرینی و خلاقیت در کسب‌وکار. زنان هم می‌توانند با مشاغل گوناگون مانند کارمندی در اداره دولتی یا شرکت خصوصی درآمد داشته باشد، اما وقتی کسی کارآفرین است دیگر مسأله متفاوت می‌شود و بحث خلاقیت و خصوصی بودن مطرح می‌شود و او از تفکر خلاقی که دارد به شکل بهینه استفاده کند.

خلاقیت چقدر در کسب‌وکار نقش دارد؟

خلاقیت خیلی مهم است. هر ایده‌ای که به درآمدزایی مالی به‌عنوان بودجه اقتصادی در خانواده منجر شود، حتما یک تفکر خلاق دارد. البته خلاقیت هم در کارآفرینی به چند نوع تقسیم می‌شود؛ خلاقیت شخصی، خلاقیت گروهی که برای یک کمپانی انجام می‌شود، خلاقیتی که سازمان خود را به سوی تفکر کارآفرینی خلاق سوق دهد.

حالا که از تقسیم‌بندی می‌گویید، آیا ثروت هم دسته‌بندی دارد؟

بله. ما یک ثروت مالی داریم که درآمد حاصل از کار است و در موجودی حساب بانکی لحاظ می‌شود. یک ثروت معنوی هم داریم که برای یک سازمان، برند و سرقفلی ایجاد می‌کند و آورده معنوی یک کسب‌وکار محسوب می‌شود. در کنار این ثروت‌ها، هر کسب‌وکاری یک‌سری مسئولیت‌های اجتماعی به‌همراه دارد که اگر فرد بتواند پاسخ‌گوی آن‌ها باشد، یک ثروت دیگر ایجاد می‌کند.

به سرمایه اولیه اشاره کردید؛ سهم زنان در سرمایه‌گذاری‌ها چگونه است؟

در جامعه ما به‌دلیل فرهنگ سنّتی‌اش و مذهبی‌اش، سهم زنان نه‌تنها در سرمایه کسب‌وکار بلکه در بسیاری از مسائل دیگر کمتر از مردان است؛ مانند سهم‌الارث که زنان نصف مردان سهم می‌برند؛ بنابراین، از همان ابتدا سرمایه اولیه زنان که از خانواده به‌دست می‌آید، کمتر از مردان است و قاعدتاً در شروع کار زنان یک پله عقب‌ترند. در کنار آن، بانک‌ها و مؤسسات مالی اعتباری به زنان اعتماد کمتری دارند؛ ضمناً مردان راحت‌تر هم ضامن پیدا می‌کنند.

چرا وضع به این صورت است؟

تصور بر این است که مردان به هر شکلی درآمد خواهند داشت، اما برای زنان این نگرانی وجود دارد که شاید نتوانند؛ زیرا به‌دلیل نیاز به صدور مجوز از سوی پدر و همسر، ممکن است مانعی در کسب‌وکار زنان به‌وجود آید و از دوره‌ای دیگر نتوانند فعالیت خود را ادامه دهند. زنی که تاجر است، با توجه به شغل خود ممکن است هرلحظه نیاز شود به سفر برود؛ در صورتی که در کشور ما خروج زن با اجازه همسر است. برای همین ممکن است خیلی از سفرها و ورک‌شاپ‌ها و میتینگ‌ها را از دست بدهد. این محدودیت‌ها و نبودِ حمایت‌های قانونی در بحث کسب‌وکارهای زنان وجود دارد.
با توجه به این شرایط، هرچند آمار ورود زنان به دانشگاه‌ها به ۶۰درصد رسیده است اما خروجی دانشگاه‌ها برای بانویی که می‌خواهد کسب‌وکار راه‌اندازی کند، چه تاثیری دارد؟ مشکلات برای یک زن با تحصیلات دکتری یا مهندسی، با یک خانم دیپلمه تفاوتی ندارد.
وقتی این مسائل نگاه می‌کنیم، می‌بینیم فضا برای ریسک زنان کمتر است؛ به همین دلیل، تجربه‌های کمتری هم دارند. سرمایه اولیه زنان آن‌قدر کم است که اگر شکست بخورند دیگر توان بلندشدن ندارند.

با این شرایط، تاثیر زنان در رشد اقتصادی چه میزان برای دولت اهمیت دارد؟

رشد اقتصادی باید برای هر گروه از زنان و مردان باید به میزان برابر باشد. اگر اکنون یک تفکر تعالی در حوزه تحصیل در دانشگاه‌ها ایجاد شده، باید برای ورود تخصص زنان به بازار هم شاهد یک انقلاب تازه باشیم؛ چراکه اگر حمایتی برای زنان در بازار کسب‌وکار وجود نداشته باشد، احساس سرخوردگی در جامعه ایجاد می‌شود.

آیا امروز زنان در مقایسه با دهه ۶۰ یا ۷۰ و ۸۰ حضور بهتری در رشد اقتصاد جامعه ندارند؟

البته که دارند. حتماً نمودار رشد اقتصاد، روندی صعودی را نشان می‌دهد اما سرعت منحنی بسیار کند است. باید این اعتماد به نفس در زنان ما ایجاد شود که به دولت و دریافت حقوق ثابت تکیه نداشته باشند. دولت می‌تواند بخش خصوصی را حمایت کند تا فارغ از جنسیت، نسبت به توانایی و مهارت به افراد میدان داده شود. باید روند صدور پروانه کسب‌وکار را برای زنان به‌اندازه مردان و حتی بیشتر تسهیل کنند. با توجه به سرمایه اولیه و بحث ضمانت که اشاره کردم، باید بیشتر از زنان حمایت شود. ما بحث راه‌اندازی بانک زنان را داشتیم که قرار بود از صنایعی که زنان آن‌ها را مدیریت می‌کنند حمایت شود اما متاسفانه شکل نگرفت.

 

سیده فاطمه مقیمی

در فرهنگ ما، زنان نقش مهمی در بنیان خانواده دارند؛ برای همین برخی معتقدند که حضور زن در خانه بهتر است! به نظر شما این نگاه درست است؟

ما زنان همیشه نشان داده‌ایم که رسالت اول‌مان را به‌عنوان همسر و مادر به بهترین شکل، حتی بیش از مسئولیت خود، انجام می‌دهیم؛ همان‌طور که پدر شاغل، وظیفه پدرانه‌اش زیر سوال نمی‌رود؛ پس باید مسئولیت‌های تفکیک‌شده را به هر دو سپرد. اما این فرهنگ هنوز در جامعه شکل نگرفته است. فرهنگ ما از گذشته این بوده که کارهای خانه را به زن می‌سپردند و خرید نان از بیرون خانه را به پسر. هیچ‌گاه تقسیم کار براساس توانایی‌ها انجام نمی‌شد بلکه براساس تفکیک جنسیتی این اتفاق می‌افتاد؛ در صورتی‌که اگر امن کردن جسم و روان را آموزش می‌دادند، دیگر چه فرقی می‌کرد که زن در صف نانوایی بایستد یا مرد؟! البته الان فضا تغییر کرده است؛ در نسل‌های جدید، تفکر کمی تغییر کرده است. بالاخره جامعه باید به این باور برسد که مسئولیت‌ها فارغ از جنسیت‌ها در نظر گرفته شود.

با توجه به محدودیت‌هایی که به آ‌ن‌ها اشاره کردید، ممکن است بانوان بسیاری از وارد شدن به حوزه کسب‌وکار عقب‌نشینی کنند و ترجیح دهند روندی مانند گذشته داشته باشند…
من این محدودیت‌ها را اعلام نکردم که بانویی از کارآفرینی عقب‌نشینی کند. اتفاقاً صحبت‌های من باید انگیزه‌ای در بانوان ایجاد کند؛ همان‌طور که تاکنون کرده است. رشد زنان در جامعه، گویای همین موضوع است. البته مطلوب و ایده‌آل نیست اما بهتر از گذشته است و راه دارد باز می‌شود. فرض کنید در دو ماراتن، پای یک‌نفر را ببندند و به او بگویند بدو! قاعدتاً نمی‌تواند بدود، اما ثابت هم نخواهد ایستاد و آرام یا جفت‌پا حرکت خواهد کرد.
برای همین اشاره‌ای که داشتید، اکنون بیشتر زنان وارد حوزه کسب‌وکارهای کوچک شده‌اند تا کسب‌وکارهای بزرگ…
بله. البته الان تعریف از مشاغل خانگی هم تغییر کرده است. بانوان ما نشان دادند که کسب‌وکار خانگی فقط به سبزی خرد کردن و ترشی و مربا درست کردن ختم نمی‌شود. همین گلدان روی میز من را که با چوب ساخته شده، نگاه کنید. این یک تفکر ناب و خلاق است که یک بانو به آن رسیده و اکنون از آن درآمدزایی دارد. این گلدان‌ها، از شیشه‌های بی‌مصرف دورریختنی درست شده است و ما هفته گذشته ۷۰ عدد از این گلدان‌ها را در نمایشگاه فروختیم.
همچنین، بسیاری از تجارت‌های الکترونیکی در جهان ممکن است که در خانه اتفاق بیفتد و یک‌نفر با یک لپ‌تاپ و گوشی، تجارت بین‌المللی انجام می‌دهد. برای همین تاکید می‌کنم که می‌توان با حداقل‌ها هم کار کرد. امروز زنان می‌توانند با حداقل‌ها شروع کنند و اتفاقاً ما از کسب‌وکارهای کوچک حمایت می‌کنیم؛ چون معتقدیم درست است که همیشه اهداف‌مان بزرگ است، اما برای رسیدن به هدف بزرگ باید آن را به اهداف کوچک تقسیم کرد.

یعنی با همه سختی‌هایی که هست، می‌توان به هدف رسید…
بله. حرف‌های من، دلیلی برای ناامیدی نیست؛ اتفاقاً ایجاد انگیزه است که بگوییم در این فضا هم می‌توان کار کرد. زمانی که من برای به‌دست آوردن آنچه که می‌خواستم، سختی بسیار کشیدم، هیچ‌کس آن را ندید. حتماً سختی در دوران من بسیار بیشتر از زنانی بوده که امروز کار را شروع می‌کنند؛ چون در دوران ما الگویی وجود نداشت که راه را طی کرده باشد.
اکنون در خیلی از بحث‌های کارآفرینی از «استیو جابز» سخن می‌گویند. درست است که فعالیت ایشان در تکنولوژی تاثیر بسیاری داشته است، اما با شرایط، موقعیت و قوانینی که در ایران وجود دارد باید مقایسه کرد که آیا می‌توان مانند او عمل کرد یا خیر؟ بومی‌کردن تجربه بسیار مهم است. ما باید طبق شرایطی که داریم راه خودمان را مشخص کنیم نه با شرایط آمریکا!

با توجه به جایگاهی که در اتاق بازرگانی و مسئولیتی که در کانون زنان بازرگان دارید، بفرمایید در این سال‌ها حمایت از زنان در حوزه کسب‌وکار به چه صورت بوده است؟

البته اتاق بازرگانی و کانون زنان بازرگان، ویژه کسب‌وکار تجارتی است، اما کانونی با مسئولیت خودم برای حمایت از کارآفرینی راه‌اندازی کردم. همه سعی‌ام این است که کارآفرینی زنان به شکل تازه‌ای با ادبیات اجتماعی جدید در این حوزه شکل بگیرد؛ یعنی بتوانیم به بحث تفکر خلاق، بالا بردن اعتماد به نفس با وجود حداقل‌ها، تفکر و انتخاب درست و ارزش‌گزاری ایده‌ها کمک کنیم. کانون، اتاق فکری دارد که در آن طوفان فکری اتفاق می‌افتد و به افراد این امکان داده می‌شود که به بانک اطلاعاتی افرادی که قصد سرمایه‌گذاری دارند، دسترسی داشته باشند. همچنین افراد می‌توانند برای اجرایی کردن ایده‌هایشان یا بیزنس‌پلن خود مشورت کنند؛ در این صورت، حجم مشکلات برایشان خیلی کمتر خواهد شد.
همه افراد می‌توانند مراجعه کنند؟
حضور آزاد و در همه رده سنی‌های برای بانوان و آقایان است.

شما در ابتدای گفت‌وگو به ثروت مالی و معنوی اشاره کردید. نگاه شخصی خودتان به ثروت و ثروت‌آفرینی چیست؟

بسیاری فکر می‌کنند هرچه صفرهای حساب‌شان کمتر باشد افراد بدبخت‌تری هستند؛ در صورتی که ثروت و ثروت‌آفرینی به معنی درآمد بالا نیست. ثروت یعنی مجموعه اطلاعات، شخصیت، هویت‌سازی و مجموعه برندینگ در یک شخص یا سازمان.

آیا زنان ما از چنین ثروتی به‌درستی استفاده می‌کنند؟

خیر، چون اصلاً از این ثروت‌ها که نیاز به شناخت از ماهیت و آگاهی از وجود خودشان دارد، اطلاعی ندارند. زنان ما ابتدا باید به شناخت درون خود و ماهیت ارزشمند خود دست یابند و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند. برای پیدا کردن این موارد باید به درون خود مراجعه کنند و از خودشان شناخت پیدا کنند. این نکته برای به‌دست آوردن موفقیت، بسیار مهم است؛ چون موفقیت هر فردی متفاوت است. ابتدا باید افراد نسبت به خود آگاهی پیدا کنند و آن‌گاه برمبنای آن رشد خود را محقق کنند.

برخی اعتقاد دارند شرایط زندگی، مانند تأهل، آن‌ها را محدود می‌کند. آیا عوامل این‌چنینی محدودیت به‌شمار می‌آید؟

اصلاً هیچ شرایطی نداریم که محدودیت ایجاد کند. اتفاقاً متأهل بودن در برخی مواقع باعث پیشرفت کار می‌شود. افراد باید فضای اطراف را شناسایی کنند و برمبنای ظرفیت و توانایی و محیط برنامه‌ریزی کنید. این ظرفیت شامل زمان، توان مالی، توان فکری، مهارت‌های رفتاری و… است.

پس شناختِ خود، خودش می‌شود ثروتی برای فرد…
شناسایی خود، فرد را به منبعی می‌رساند که ثروت است؛ چون جوهره فرد را نشان می‌دهد.

و با شناختن این ثروت، هر زنی می‌تواند کارآفرین باشد؛ درست است؟

بله، اگر تفکر خلاق را در خود رشد بدهد. بعد از آن باید فعالیت‌های خود را در مسیری درست قرار دهد، تمرین کند و خود را پرورش دهد.

زن بودن، ویژگی خاصی هم برای کارآفرینی دارد؟

اگر خود را درست به جامعه بشناسانید، تیزبینی‌های زنانه و احساس مادرانه داشتن در بسیاری از مسائل و مشکلات، یک ویژگی است. ممکن است در خیلی از مسائل تصور کنید به دلیل زن بودن حرف‌شنوی وجود ندارد؛ اما وقتی در یک دعوا، حس مادری باعث کوتاه آمدن در طرف مقابل می‌شود، پس این نشان می‌دهد که باید هنر داشته باشید تا از ویژگی‌هایتان به‌خوبی استفاده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!